فهمیدم/حتی تو گریه هامم خندیدم
نه یه روز خوشم ندیدم/اما باز واسه فردا جنگیدم
جنگیدم من
وای! بگو میشه یعنی/ چشامو باز کنم ببینم تو پیش منی؟
ولی رفتیو نسبت به من انگاری به کل تو غافلی/عیب نداره تو هم مثل همه آدما مسافری
پس پای اونا نشین چون مال تو نیستن/آدمایی که میخوای تو مال اونا بشی
تاخودمو میبینم به اصطلاح میفهمم/ خوشبختی جنه و ما بسم الله
منم که خالیه دست وبالم/ تاشروع می کنم دوباره کسب وکارم
هرکی میگفت مبارکه بچرخه براتون چرخش /همونا چوب می ذاشتن فردا لا چرخش
هربار که نتونستم رویا هامو بکشم /ازخودم پرسیدم من تقاصه کدوم گناهامو میچشم؟
هی شاید فردا اوضاع بهتری شد /ولی فردا همون دیروز بود که سپری شد
فهمیدم/حتی تو گریه هامم خندیدم
نه یه روز خوشم ندیدم/اما باز واسه فردا جنگیدم
جنگیدم من
من بیشم/میرم تو تاریکی ها گم میشم/میون جاده های پر پیچم/
میجنگم اما نمی بازم بی شک
من نمی خواستم که بزرگ بشم باری به هر جهت/پس دویدم تو زندگیم سمت کاری که ارجع هست
اگه نمیخوای شاگرد باشی باید میرزا بشی/ولی هر کی که به ما رسید یا تنه زد یا که زیر پا کشید
تو حسودی نکردی به هر کی که پایینشی/ولی هرکی دستش بهت نرسید تو رو پایین کشید
بایه روح چروکیده از کمر تاشدم/ولی هر بار که زمین خوردم دوباره پاشدم
دورم پره از فردینایی که نامردن و / به اسم برادری نابرادری ها کردن و
چیه؟ توام غمه حرفم میگیره / یا نشستی رو به روم و خندت میگیره؟
توداشتن روزای سخت بیشترین نمره رو دارم/این انشا آورد روزای عمرمو یادم
ولی به خدا با همه گل و لای رو جونم /میجنگم با تک تک سلولای وجودم
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت